سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اشک بارون

صفحه خانگی پارسی یار درباره

بارون

    نظر

? درست دو دقیقه قبل از بارون یه جای ساکت گیر بیاری...چشماتو ببندی و همه وجودت بشه گوش...منتظر بشینی ... همه بوها و صداها رو حس کنی... تمام منافذ جسم و روحت باز باشن...بعد...تق..تق...تق..اولین قطره های بارون رو بشنوی که رو برگ درختا می افتن و تو غرق بشی تو لذت یه صدا، یه بو، یه فضا... یادت بره که جه جوری خودت رو قایم میکنی از همه دنیا، چه جوری زور میزنی عادی باش و نمیتونی...چه جوری هروقت میای چیزی بنویسی بجز یه مشت کلمه های وحشی چیز دیگه ای بیرون نمیریزی...اصلا همه چی یادت میره. اونم فقط به خاطر یه صدای ساده، یه بوی ساده...تا بی نهایت...


دلم می خواد

    نظر

 

 دلم می خواهد آرزوهایم را بشمرم. دلم می خواهد روی تخت دراز بکشم و به سقف نگاه کنم و فکر کنم که چه چیزهایی می توونند در مسیر زندگیم ، باعث بشن که من احساس خوشبحتی کنم. ..
آرزو کردن که گناه نیست. هست؟
بی آرزویی بده ...
می دونی ... دلم می خواهد چیزهایی را آرزو کنم که به زندگیم معنا میدن ...
ولی می دونی ... حس تلخی در درونم هست. می خواهم خالی شوم از آنچه هر که دیده ام و خواسته ام و خطی بکشم روی همه چیزهایی که مرا از خودم دور و دور کردند، می خواهم همه آنها رو که به دلم زخم زدند، ببخشم و رها بشم رهای رها...
من به سایه های محو روی سقف خیره میشم و باز غرق میشم در آرزوهایم
...


در تاریکی همه چیز زیباست

    نظر

چشم هایم را می بندم تا بنویسم ...چشم هایم را می بندم تا خط بکشم ؛چشم هایم را می بندم ... در تاریکی همه چیز نزدیک تر است....در تاریکی چهره توئی که دوستت دارم به روی صفحه سپید و در میان خطوط شکل می گیرد.
در تاریکی همه چیز زیباست...